جدول جو
جدول جو

معنی عمادالدین عراقی - جستجوی لغت در جدول جو

عمادالدین عراقی
(عِ دُدْ دی نِ عِ)
سید عمادالدین عراقی، از شعرای دربار سلطان حسین بایقرا معاصر میر علیشیر نوایی. رجوع به عمادالدین یزدی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عِ دُدْ دی نِ عِ)
ابراهیم بن عبدالواحد بن علی بن سرور مقدسی عمادی، مکنی به ابواسحاق و ملقب به عمادالدین. رجوع به عمادی (ابراهیم بن عبدالواحدبن...) شود
لغت نامه دهخدا
(عِ دُدْ دی نِ عَبْ با)
علی بن محمد، ملقب به عمادالدین و مشهور به ابن محیا عباسی. نسب شناس قرن هشتم هجری قمری رجوع به علی عباسی (ابن محمد...) شود
لغت نامه دهخدا
(عِ دُدْ دی نِ ؟)
وی مستوفی سلیمان خان حاکم قراباغ بود. و در آن هنگام ملک اشرف بن تیمورتاش بن امیر چوپان به همراهی یاغی باستی به کمک این سلیمان خان آمده بودند، عمادالدین سراوی می خواست با خدعه ای روابط بین ملک اشرف و یاغی باستی و امیر سیورغان را تیره سازد. ولی این نقشۀ او آشکار شد و بر دست ملک اشرف به قتل رسید. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 234 شود
لغت نامه دهخدا
(عِ دُدْ دی نِ اُ تُ)
علی الپی، ملقب به عمادالدین و مشهور به العادل. یازدهمین تن از امرای ارتقیۀ ماردین. رجوع به علی ارتقی شود
لغت نامه دهخدا
(عِ دُدْ دی نِ)
قاضی عمادالدین رازی، عبدالجبار بن احمد بن عبدالجبار رازی، ملقب به عمادالدین. وی امام معتزله و معاصر فخرالدولۀ دیلمی بود. رجوع به عبدالجبار (ابن احمد بن عبدالجبار...، و تاریخ گزیدۀ حمدالله مستوفی چ نوایی ص 418 و 419 و 697 شود
لغت نامه دهخدا